English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6203 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
channel capacity U حداکثر جریانی که از یک کانال عبور میکند بدون لبریز شدن
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
transmissions U اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission U اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
warp set U [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
alert U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
alerted U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
alerts U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
speeding U روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed U روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeds U روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
coroutine U بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
deferred exit U انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
bain index U شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
vertical control U کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
weephole U سوراخ عبور اب در دیوار بارباکان
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
dead line U خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
hawse hole U سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
Ultimedia U موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
controlled passing U عبور کنترل شده
transit U کنترل عبور و مرورکشتیها
traffic control U کنترل عبور و مرور
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controlled passing U عبور ومرور کنترل شده
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
air-traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
spile U سوراخ گیری
margins U مشخص کردن اندازه و حاشیه
margin U مشخص کردن اندازه و حاشیه
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
descriptor U کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
gaging U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
measurer U اندازه گیری
measure U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
dimension U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
module U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
size control U کنترل اندازه
word wrap U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wraparound U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
worded U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
depth measurement U اندازه گیری عمق
mental measurement U اندازه گیری روانی
method of measurment U طریقه اندازه گیری
method of measurment U متد اندازه گیری
metrology U علم اندازه گیری
measure U اندازه گیری کردن
metre U وسیله اندازه گیری
meter U وسیله اندازه گیری
mensurability U قابلیت اندازه گیری
to take measures U اندازه گیری کردن
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
measuring set U دستگاه اندازه گیری
measuring well U چاه اندازه گیری
meters U وسیله اندازه گیری
sound U اندازه گیری عمق اب
sounded U اندازه گیری عمق اب
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
soundest U اندازه گیری عمق اب
sounds U اندازه گیری عمق اب
measuring method U طریقه اندازه گیری
measuring relay U رله اندازه گیری
measuring instrument U دستگاه اندازه گیری
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
measuring voltage U ولتاژ اندازه گیری
measuring accuracy U دقت اندازه گیری
metres U وسیله اندازه گیری
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
font metric U اندازه گیری فونت
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
final measurement U اندازه گیری نهایی
radar measurement U اندازه گیری رادار
unit of measurement U واحد اندازه گیری
resizing U اندازه گیری مجدد
engineering measurement U اندازه گیری فنی
size stick U قالب اندازه گیری
measurable U قابل اندازه گیری
chain crew U متصدیان اندازه گیری
measuring U درخور اندازه گیری
tape measures U مترمخصوص اندازه گیری
instrument U الات اندازه گیری
size stick U الت اندازه گیری پا
dial bench gage U میز اندازه گیری
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
compensating error U خطای اندازه گیری
precision U اندازه گیری دقیق
telemetry U اندازه گیری ازدور
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
telemetering U اندازه گیری از دور
gage U میزان اندازه گیری
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
direct measurement U اندازه گیری مستقیم
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
gad U اندازه گیری طول
forescale U اندازه گیری رنگ اب
commensurable U قابل اندازه گیری
tape measure U مترمخصوص اندازه گیری
measurement ofland U اندازه گیری زمین
sounding U اندازه گیری عمق اب
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
gauging section U برش اندازه گیری
batching plant U مرکز اندازه گیری
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measurability U قابلیت اندازه گیری
gauging sheet U ورق اندازه گیری
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
bathymetry U اندازه گیری خصوصیات اب
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
delaying U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delay U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delays U یچ بسته به دیگری عبور میکند
electrostatic instrument U دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
calorimeter U دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
micrometry U اندازه گیری با ذره سنج
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
gas meter U دستگاه اندازه گیری گاز
water staff gauge U اشل اندازه گیری عمق اب
high tension measurement bridge U پل اندازه گیری فشار قوی
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
scantling U میله اندازه گیری ذرع
frequency meter U دستگاه اندازه گیری فرکانس
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measurement uncertainty U خطای اندازه گیری [ریاضی]
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
bathymetry U اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
fluorometer U دستگاه اندازه گیری فلورسانس
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
length measuring instrument U دستگاه اندازه گیری طول
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
instrument direction U سمت اندازه گیری شده
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1I am good with figures,how about you?
1She is choosing to look at bright side of the situation.
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com